لوگو

آخرین ارسال های انجمن

عنوان	پاسخ	بازدید	توسط
استقلالی ها یکی اضافه کنن!پرسپولیسی ها یکی کم کنن!	10	768	sadraddin
به این میگن شغل پر درآمد	1	304	admin
دو واقعیت مهم زندگی ! (آخر خنده)	0	334	sadraddin
عکس متحرک خنده دار یک موس مردم آزار !	0	339	sadraddin
فرق آقایون وخانوم ها	0	258	sadraddin
تا حالا دقت کردید که..........؟؟؟؟	0	267	sadraddin
ابتکار یک ایرانی	0	257	sadraddin
آدمایی که تو تابستون سرما میخورن همونایین که	0	272	sadraddin
دعاى خانمهاى مجرد	0	246	sadraddin
ترول های زیبا	0	323	pv30
عکس هایی از ماشین بسیار زیبای شورلت کامارو	0	668	admin
پینگ پنگ یه نفره با دست وپا+تصویر متحرک	0	265	admin
در شاد بودن به خود نمره چند می دهید؟!	0	282	admin
قانون طلایی برای خوب خوابیدن	0	241	admin
10 راه برای شاد شدن فوری	0	267	admin
هر کسی داره با زندگیش میجنگه	0	235	admin
برای دوست داشتن زمان را از دست ندهیم	0	289	admin
به شستشو نیاز داری؟	0	253	admin
همه مقصرند به جز من...	0	256	admin
10 کار جالب برای روز پدر !	1	272	kamran

12 3 4 5 6 7 »

داستان بنگاه همسر یابی! طنز+آخر خنده

          kambiz021 
            بازدید : 460
          1391/05/19
           نظرات (0)
        

مردی قصد ازدواج داشت. پس به یک بنگاهی مراجعه کرد که روی آن نوشته بود «بنگاه همسریابی».
مرد در را باز کرد و وارد اتاقی شد که دو در داشت.
روی یکی نوشته شده بود«زیبا» و روی دیگری «زشت».
در زیبا را فشار داد و وارد اتاق شد. دو در دیگر دید، روی یکی نوشته شده بود «کدبانو» و روی دیگری «شلخته».
او از در کدبانوی خوب وارد شد. در آن جا دو در دیگر بود که روی یکی «جوان» و روی دیگری «پا به سن گذاشته» نوشته شده بود.
از در جوان وارد شد. ته اتاق آینه ی دیواری بزرگی دیده می شد که روی آن این جمله نوشته شده بود:
«با چنین ادعا و توقعاتی، بهتر است اول خودتان را در این آینه نگاه کنید!!»