زمان جاری : یکشنبه 17 تیر 1403 - 11:58 بعد از ظهر
admin
ارسالها : 163
عضویت: 31 /3 /1391
محل زندگی: اشنویه
سن: 19
شناسه یاهو: samansam2020@yahoo.com
تشکرها : 5
تشکر شده : 5
|
پاسخ : 4 RE *** اشعار سهراب سپهری ***
تنها و روي ساحل مردي به راه مي گذرد نزديك پاي او دريا، همه صدا . شب، گيج در تلاطم امواج . رو مي كند به ساحل و در چشم هاي مرد نقش خطر را پر رنگ مي كند . انگار هي مي زند كه: مرد! كجا مي روي، كجا ؟ و مرد مي رود به ره خويش . و باد سرگردان هي مي زند دوباره : كجا ميروي ؟ و مرد مي رود. و باد همچنان ... امواج، بي امان، از راه مي رسند لبريز از غرور تهاجم . موجي پُر از نهيب ره مي كشد به ساحل و مي بلعد يك سايه را كه برده شب از پيكرش شكيب . دريا، همه صدا . شب، گيج در تلاطم امواج . باد هراس پيكر رو ميكند به ساحل و ...
|
|
سه شنبه 24 مرداد 1391 - 14:07 |
|