زمان جاری : دوشنبه 18 تیر 1403 - 12:11 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 63
نویسنده پیام
admin آفلاین


ارسال‌ها : 163
عضویت: 31 /3 /1391
محل زندگی: اشنویه
سن: 19
شناسه یاهو: samansam2020@yahoo.com
تشکرها : 5
تشکر شده : 5
شعر زيباي مرد چهار زنه / طنز

دوستی داشتم لرستانی یار دیرینه ی دبستانی

دیدمش بعد سالیان دراز همرهش چار زن همه طناز

مات و مبهوت گشتم از حالش كه لری آهوان به دنبالش

گفتمش: چهار زن ؟ خدا بركت ! تو چگونه كنی ز جا حركت

گفت : این كار ماجرا دارد هر یكی حكمتی جدا دارد

اولی را كه هست خوشگل و ناز من گرفتم ز خطه ی شیراز

تا كه شب ها قرینه ام باشد سر او روی سینه ام باشد

بهر اوقات روزهایم نیز زن گرفتم ز خطه ی تبریز

چون زن ترك، خوش بر و بازوست خانه دار و نظیف و كد بانوست

دست پختش كه محشر كبراست بهتر از آن، سلیقه اش غوغاست

ظرف یك سال بسته ام بارم چون زنی هم ز اصفهان دارم

كشد از ماست تار مویی را یادمان داده صرفه جو یی

رادركم و بیش اوستاد ست او متخصص در اقتصاد است

او بس كه در اقتصاد پا دارد بی گمان فوق دكترا دارد

زن چارم كه ختم آنان است شیری از خطه ی لرستان است

گفتمش با وجود آن سه هلو زن چارم بر ای چیست؟ بگو

گفت گهگاه بنده گشتم اگر عصبانی ز همسران دگر

آن زمان جا ی آن سه تا، بی شك این یكی را كشم به زیر كتك


سه شنبه 24 مرداد 1391 - 14:00
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :