زمان جاری : دوشنبه 18 تیر 1403 - 12:10 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 64
نویسنده پیام
admin آفلاین


ارسال‌ها : 163
عضویت: 31 /3 /1391
محل زندگی: اشنویه
سن: 19
شناسه یاهو: samansam2020@yahoo.com
تشکرها : 5
تشکر شده : 5
مونتسکیو .نویسنده فرانسوی

شارل-لوئی دو سکوندا (به فرانسوی: Charles-Louis de Secondat) یا بارون دو مونتسکیو (به فرانسوی: Baron de Montesquieu)، در هيجدهم ژانويه سال 1689 ميلادى، در قصر «لابرد» و در نزديكى شهر «بردو» فرانسه چشم به جهان گشود. وى تا سن سه سالگى با روش سنتى روستاييان تربيت يافت و سپس به «لابرد» رفت. هنوز هفت سال از عمرش نگذشته بود كه مادرش را از دست داد. در سال 1700 ميلادى، او را به يك مركز دينى فرستادند و تا سال 1711ميلادى در آنجا به فراگيرى علوم مذهبي پرداخت. سپس وارد دانشگاه «بردو» شد و تحصيلات خود را در رشته حقوق ادامه داد.

او در سن بيست سالگى به دليل عشق و علاقه فراوانى كه به ادبيات يونان و روم داشت، كتابى با نام «دفاع از فلسفه غير عيسوى» منتشر كرد.

منتسكيو در سال 1714 ميلادى به عنوان مستشار در دادگسترى «بردو» مشغول به كار شد و يك سال بعد با دخترى به نام «ژان دلارتيك» ازدواج كرد.

عموى منتسكيو كه بزرگ خانواده آنها بود، در سال 1716 ميلادى به مقام رياست دادگسترى «بردو» رسيد و او را نيز استخدام كرد. اما منتسكيو پس از مدتى كارمند فرهنگستان «بردو» گرديد و در كنار آن، به نوشتن رساله ها و مقاله هاى سياسى و ادبى روي آورد. علاوه بر اين، در علوم طبيعى نيز در رشته هاى كالبدشناسى، گياه شناسى و فيزيك مطالعه زيادى داشت.

با اينكه منتسكيو از ضعف بينايي رنج مي برد، با ادامه مطالعات و تحقيق هاي علمى خود، يكى از آثار معروف و مشهورش را با نام «نامه هاى ايرانى» در سن بيست و سه سالگى منتشر كرد كه در مدت زمان كوتاهى، شهرت فراوان يافت.

وى چندين بار به پاريس سفر كرد، اما سرانجام به «بردو» بازگشت و به عنوان كارمند فرهنگستان فرانسه مشغول به كار شد. شارل در سال 1728 ميلادى از كشورهاى اتريش، مجارستان، ايتاليا، سوئيس، آلمان و هلند بازديد كرد، سپس به انگلستان رفت و تا سال 1731 ميلادى در آنجا اقامت نمود.

او در طول سفرهاي خود با افكار و انديشه هاى بزرگاني همچون «جان لاك» آشنا گرديد و انديشه يك حكومت آزاد و پرورش آن در ذهنش رشد و نمو كرد.

دیدگاه سیاسی

منتسکیو حکومت دموکراسی به سبک باستان را مرجح دانسته و اضمحلال حکومتهای خودکامه را آرزو میکند. دیدگاه سیاسی منتسکیو مجذوب مشروطه سلطنتی به سبک بریتانیای کبیر است و در عین حال تشکیل حکومت را بر اساس خصوصیتهای ملی تجویز مینماید. تجزیه قوای سه گانه (مجریه- قضائیه- مقننه)، مبین آگاهی وسیع حقوقی-سیاسی و بینش عدالت خواهی منتسکیو است که در قانون اساسی بسیاری از دولتها به تحقق پیوستهاست. از آنجائی که بریتانیا فاقد یک قانون اساسی مدون بود و مجموعه قوانین موجود در آن کشور به طور پراکنده و ناهمگون وضع شده بود، منتسکیو به عنوان بهترین مرجع برای رده بندی و روشمند نمودن متن قانون اساسی نوین بریتانیا (؟) انتخاب شد. افسران جوان فرانسوی که در جنگهای استقلال آمریکا در کنار آمریکائیها مبارزه کرده بودند پس از بازگشت به فرانسه استبدادی ناقل قانون اساسی بودند که منسکیو در بریتانیا تدوین کرده بود. این قانون اساسی مورد قبول آمریکائیان واقع شد و سرانجام در آستانه انقلاب فرانسه به دست فرانسویان رسید.

بیتردید، منتسکیو در زمينه فلسفه از پیروان «جان لاک» به شمار میرود. وي اصول مهم فلسفه سیاسی لاک، یعنی تکیه بر «فضيلت فردی» به عنوان منشاء قانون و «رابطه فرد با دولت» و همچنین نظریه «اصالت آزادی در چارچوب اجتماع و نفع عمومی» را مبناي نظریه هاي خود قرار داده است. البته او در زمان خود با مخالفتهایی از جانب کاتولیکهای متعصب روبرو شد و به تبلیغ آزاد اندیشی و سکولاریزم متهم گرديد که زیرکانه و با افزودن يك بخش پاياني و تكميلي به «روحالقوانین» توانست باورهاي خود را نزد مذهبی هاي متعصب توجیه کند.

از نظر منتسکیو، قانون چيزي جز روابط ضروری بین چیزها نیست. او منشاء اصلی قانون را عقل انسان می داند که باید حاکم باشد. به این ترتیب، قانون هر قوم و کشوری بر مبنای کلیاتی بنا میشود که عقل به آنها حکم می کند. او نظریه وضعی بودن کامل قانون را رد می کند و مي گويد، مادام که یک قانون از دیدگاه عقل با وضع طبیعی بشر سازگار نباشد، نمی توان آن را به عنوان قانون پذیرفت. از نظر منتسکیو ، روابط میان دولت و ملت باید به حکم قانون مشخص شود. او قانون را چیزی می داند که به واسطه آن، آزادی همه محقق می شود. بر این اساس، آزادی يعني اينكه فرد در آنچه كه قانون منع نکرده، مختار باشد و به دلخواه خود عمل کند و در عین حال، بهترین قوانین تا آنجا که مصلحت اجتماع به خطر نیفتد، بيشترين آزادی را به افراد مي دهد.

منتسكيو در سفر به روم، به فكر بازسازي امپراطورى قديم روم افتاد و پس از بازگشت از اين سفر، كتابهايى را با هدف تجديد سيادت [ =برتري ] دولت روم نوشت و با كسب تجربه از سفرهايش، معايب حكومت استبدادى و فشار دولتهاى ستم پيشه را به خوبى درك كرد و با جانبداري از حكومت حق پرور و عدالت گستر، كتاب مشهور و مهم «روح القوانين» را منتشر نمود.

منتسکیو دارای دو اثر بسیار شناخته شده است که عبارتند از: نامههای ایرانی و روحالقوانین

معروفیت سریع منتسکیو با نوشتن «نامههای ایرانی»[۱] در سال ۱۷۲۱ میلادی به اوج خود رسید. این نامهها مکاتبات دو نفر ایرانی را که در فرانسه به گشت و گذار مشغولند منعکس کرده و نظرات آنها را درمورد فرانسه و به طور کلی اروپا، به سبکی طنزآمیز مطرح مینماید. این کتاب یکی از نمونههای اولیه دیالوگ فرهنگها محسوب میشود. منتسکیو در کتاب «بازنگری علل عظمت و سقوط رم»[۲] که در سال ۱۷۳۴ میلادی منشر کرد، مانند نیکلای ماکیاولی وسعت مرزهای حکومت را یکی از دلایل سقوط آن بررسی نمودهاست. منتسکیو با انتشار کتاب «روح القوانین»[۳]

اما مشهورترين اثر منتسكيو، كتاب «روح القوانين» است كه براى نوشتن آن، مدت بيست سال مطالعه كرد و زحمت فراوان كشيد. اين كتاب بر مبناي اخلاق، سياست، جامعه شناسى و اصول انسانى نوشته شده است

اين دانشمند و متفكر قرن هيجدهم ميلادى، بيش از شانزده كتاب در زمينه هاي علمى، ادبى، اجتماعى، تاريخى و ... دارد كه برخي از آنها عبارتند از :

1- شهرت

2- وظيفه

3- گفت و گوى سيلا

4- ملاحظاتي در باب علل عظمت و انحطاط روم

باورها و نظريه هاي منتسکیو

سیاسی : او با رد حکومتهای استبدادی و دموکراتیک، خواهان حکومتی سلطنتی است که در آن، بین شاه و مردم، رابطی (اشراف) وجودداشته باشد. به نظر او، آزادی با جدایی سه قوه قضائیه، مجریه و مقننه برقرار می شود.

اجتماعی : منتسکیو مخالف بردگی و کشتار توسط استعمارگران است.

مذهبی : منتسکیو یگانه پرست است. او به خدای واحد خارج از مذاهب پایه گذاری شده و به جاودانگی روح ايمان دارد.

سالشمار زندگی

   ۱۸ ژانویه سال ۱۶۸۹: تولد شارل-لوییدوسگواندا در قصر لابرد نزدیک شهر بوردو.

   سالهای ۱۷۰۵- ۱۷۰۰: تحصیلات متوسطه در نزد پیروان کلسیای اراتو آر، درژویی.

   سالهای ۱۷۹۰ – ۱۷۰۸: تحصیلات حقوق در بوردو و سپس در پاریس.

   سال ۱۷۱۴: پذیرفته شدن مونتسکیو به عنوان مشاور در پارلمان بوردو.

   سال ۱۷۱۵: ازدواج با ژان دولارتیگ.

   سال ۱۷۱۶: انتخاب مونتسکیو به عنوان عضو فرهنگستان بوردو: در این تاریخ وی منصب عمویش را که ریاست دادگاه استیناف بود همراه با اموال و لقب «مونتسکیو» از او به ارث میبرد.

   سالهای ۱۷۲۱- ۱۷۱۷: مونتسکیو به مطالعهٔ علوم میپردازد و رسالاتی در بارهٔ انعکاس صوت، غدد میانگانی، شفافیت، سنیگینی اجسام و از این دست مینویسد.

   سال ۱۷۲۱: انتشار کتاب نامههای ایرانی بدون ذکر نام نویسنده. این کتاب بیدرنگ مشهور خاص و عام میشود.

   سالهای ۱۷۲۳ –۱۷۲۲: اقامت در پاریس و معاشرت با طبقهٔ اشراف. مونتسکیو در این تاریخ با اطرافیان دوک دو بو ربون هه نو، مورخ و شاعر فرانسوی و رئیس پارلمان، مارکیزدوپری، و در مجمع ادبی مادام لامبر، و باشگاه آنترسول رفت و آمد دارد و اثر خویش موسوم به گفت و گوی سیلا و اوکرات را در همین باشگاه میخواند.

   سال ۱۷۲۵: انتشار معبد گنید بدون نام نویسنده. بازگشت مونتسکیو به بوردو و کناره گیری از سمت ریاست دادگاه ومراجعت به پاریس.

وی بعدها در اندیشههایش چنین نوشت: «آنچه باعث شده که من همواره نسبت به خودم عقیدهٔ بدی داشته باشم این است که خیلی کم از امور جمهوری وجود دارد که من حقیقتا استعدادی برای آن در خود ببینم. در شغل ریاست دادگاه باید بگویم که قلبم بسیار پاک بود. خود مسائل را به حد کافی میفهمیدم اما از تشریفات دادگاهی سردر نمیآوردم. مع ذلک خودم را با این گونه امور وفق داده بودم ولی آنچه بیش از همه موجب دلزدگی من میگردید این بود که حیواناتی را میدیدم که همان استعدادی را که من فاقد آن بودم به حد کافی دارا بودند».


سه شنبه 24 مرداد 1391 - 12:36
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :