زمان جاری : یکشنبه 17 تیر 1403 - 9:52 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 99
نویسنده پیام
admin آفلاین


ارسال‌ها : 163
عضویت: 31 /3 /1391
محل زندگی: اشنویه
سن: 19
شناسه یاهو: samansam2020@yahoo.com
تشکرها : 5
تشکر شده : 5
به خودتان اعتماد کنيد

                                             

شما چطور به يک نفر اعتماد مي کنيد؟ شايد مجموعه خاطراتش را در ذهن تان ورق مي زنيد تا ببينيد در موقعيت هاي گوناگون چطور رفتار کرده است يا موفقيت هاي پيشينش را مي سنجيد يا با شناختي که از توانمندي هايش به دست آورده ايد نتيجه مي گيريد که تا چه حد مي توانيد روي او حساب کنيد.

وقتي به کسي اعتماد مي کنيد مي توانيد مسووليت هايي را به او واگذار کنيد، در فعاليت هايي که برايتان اهميت دارد سهيمش کنيد و به عنوان دوست بپذيريدش. مهم ترين انساني که در اين دنيا بايد به او اعتماد کنيد کيست؛ پدر؟ مادر؟ همسر؟ فرزند؟ نه! پيش از همه اينها بايد ياد بگيريد به خودتان اعتماد کنيد. بدون اعتماد به نفس فرصت هاي مهم زندگي از دست مي رود و حرکت تان در مسير پيشرفت کند مي شود و موقعيتي براي اثبات توانمندي هاي تان پيدا نمي کنيد و مسلما از کيفيت زندگي تان احساس خشنودي نخواهيد کرد. راه هايي که در زير براي تقويت اعتماد به نفس به شما پيشنهاد مي شود، چکيده اي از روش هاي مختلفي است که در متون فارسي و انگليسي براي افزايش خودباوري توصيه شده است. همه مي دانيم که آدم ها مثل کيک ميوه اي نيستند که بشود براي ساختن شان نسخه اي يکسان پيچيد اما به هر حال اصول مشترکي وجود دارد که شمار زيادي از انسان ها در سراسر جهان تجربه شان کرده اند و از آنها نتيجه گرفته اند و روش هاي زير از همان دست تجربه هاي مشترک است.

خوش پوشي، خودباوري مي آورد

هر چند لباس آدم نمي سازد، کسي هم نمي تواند منکر اين واقعيت شود که نوع پوشش هر فرد تا حد زيادي بر باور او نسبت به خودش اثر دارد. منظور از درست لباس پوشيدن، گران پوشيدن نيست اما اين که تشخيص بدهيد چطور لباس ها را با هم جور کنيد يا براي هر مجلسي چگونه بپوشيد در اعتماد به نفس تان تاثير دارد. کسي که با کت و شلوار به پارک مي رود و حتي وقت بدمينتون بازي کردن حاضر نيست کتش را دربياورد، آن که با تي شرت در جشن عروسي حاضر مي شود يا در کنفرانسي علمي با شلوار جين شرکت مي کند يا آن که در نخستين ديدارش با شريک احتمالي زندگي اش مي فهمد درز لباسش شکافته است، به احتمال زياد احساس غريبگي مي کند و در اين شرايط شايد تپق بزند؛ دستپاچه شود؛ رنگ رخسارش تغيير کند؛ حرف هايش را از ياد ببرد و خلاصه اعتمادش را نسبت به توانايي هايش از دست بدهد.

چطور لباس پوشيدن تا حد زيادي به سليقه آدم ها و درک درست شان از عرف اجتماعي بستگي دارد، اما اگر احساس مي کنيد هنوز هم انتخاب هاي صحيحي نداريد و معمولا به درستي تشخيص نمي دهيد کجا چطور بپوشيد، 2 راه براي آموزش به خودتان داريد؛ اول اين که در مجامع عمومي به سر و وضع ديگران دقت کنيد تا ياد بگيريد هر لباسي براي چه مراسمي مناسب است و دوم اين که به تلويزيون و طرز لباس پوشيدن شخصيت هايش بيشتر نگاه کنيد.

قبراق باش تا کامروا باشي

مي دانيد آسان ترين راه براي با خبر شدن از باور هر کس نسبت به خودش چيست؟ بايد به راه رفتنش نگاه کنيد. بعضي ها خسته و بي حوصله راه مي روند، بعضي ها با اندوه پاها را روي زمين مي کشند، بعضي ها سريع و پرانرژي و محکم، بعضي ها نامنظم و بي قيد، بعضي ها تقريبا تلوتلو مي خورند و بعضي ها هم....

خودباورها همان گروهي هستند که سريع راه مي روند. اگر مي خواهيد اعتماد به نفس بيشتري داشته باشيد بايد رفتارتان را به خودباورها نزديک کنيد و اين يعني بايد سرحال و پرانرژي راه برويد. فقط راه رفتن خودباورها شبيه به هم نيست، آنها چالاک هستند و اين چالاکي در همه حرکت هاي شان، طرز نشستن شان و حتي شيوه صحبت کردن شان نمود دارد.

شانه هاي خميده را صاف کنيد، راست بايستيد، سر را عقب بدهيد، تماس چشمي برقرار کنيد، کرختي را کنار بگذاريد و گاهي دست ها را هنگام صحبت کردن حرکت دهيد؛ اينها عادت هاي هميشگي خودباورهاست.

صحبت کردن هم براي تقويت اعتماد به نفس بايد تابع قوانيني باشد؛ شما هم آدم هايي را ديده ايد که حوصله ندارند هنگام حرف زدن لب ها را حتي کمي از هم باز کنند و به نظر مي رسد فقط چيزي گنگ را زمزمه مي کنند يا کساني که آنقدر آهسته حرف مي زنند که به نظر مي رسد لالايي مي خوانند يا.... اين نوع آدم ها از اعتماد به نفس کمتري نسبت به کساني که شمرده و فصيح حرف مي زنند، برخوردارند. براي بهبود شيوه صحبت کردن، بد نيست گاهي به سخنراني ها گوش کنيد و حتي چند دقيقه اي در روز مقابل آيينه بايستيد و درباره هر موضوعي که دلتان مي خواهد سخنراني کنيد.

کم حافظه هاي بي اعتماد

مي گويند ضعف در اعتماد به نفس، از کم حافظگي در به ياد آوردن موفقيت هاي پيشين نشات مي گيرد. دوستي دارم که مي گويد هر آدمي يک «من بد» و يک «من خوب» دارد.

مردم معمولا وقتي اعتماد به نفس شان را از دست مي دهند که در برابر سدي قرار گرفته باشند، در اين شرايط است که من بد بيدار مي شود و شروع مي کند به آوردن ادله اي که ثابت مي کند فرد قادر نيست از پس مشکلش بربيايد.

بگذاريد با مثالي موضوع را روشن تر کنيم. «خانم ميم» قرار است يک مصاحبه مهم شغلي داشته باشد. همين وقت است که «من بد» خانم ميم سراغش مي آيد و به او مي گويد: «تو در اين مصاحبه موفق نمي شوي!» خانم ميم با غصه مي پرسد «چرا؟» و «من بد»، چند نقطه ضعف خانم ميم را به او يادآوري مي کند. مثلا مي گويد: «تو معمولا نمي تواني در نخستين برخورد با ديگران ارتباطي صميمي برقرار کني و همين که از روي صندلي مصاحبه برخيزي، مصاحبه کننده ها تو را از ياد مي برند. از طرفي، دست هايت وقتي نگران مي شوي مي لرزند؛ تپق مي زني و حرف هايت را فراموش مي کني. «من بد» خانم ميم آنقدر قوي است که او را کم حافظه کرده است و همين باعث شده موفقيت هاي گذشته اش را به ياد نياورد. مثلا يادش نيست که با وجود لرزش دست هايش، تحصيلاتش را تا مقطع عالي ادامه داده است و گرچه نمي تواند در نخستين برخورد نظر ديگران را به خود جلب کند، توانايي قانع کردن شان را با توضيحاتش دارد و رزومه کاري اش هم نشان مي دهد بااستعداد و سختکوش است.

صندلي ها منتظر شماست

آنها که اعتماد به نفس کافي ندارند معمولا چه در کلاس درس، چه در سالن اجتماعات، چه در اداره و خلاصه در هر مکان عمومي ديگر رديف هاي آخر را براي نشستن انتخاب مي کنند و خلاصه طوري در جمع حاضر مي شوند که کمتر به چشم ديگران بيايند چون از مورد توجه قرار گرفتن مي ترسند و نمي خواهند زير ذره بين بقيه باشند.

يکي از راه هاي افزايش خودباوري، غلبه بر همين ترس است. اگر واقعا مي خواهيد اعتماد به نفس تان را قوي کنيد از امروز همه صندلي هاي رديف هاي جلوي مکان هاي عمومي که بقيه از ترس خالي شان گذاشته اند، انتظارتان را مي کشند.

زبان تان را نخوريد

شما هم با آنهايي که در جلسات و مهماني ها هيچ کس صدايشان را نمي شنود برخورد کرده ايد؟ همان هايي که نظرشان را نمي گويند، با جمع صميمي نمي شوند، در راي گيري ها اعلام مي کنند بي طرفند، وقتي چيزي از آنها مي پرسند با اين که درباره مساله اطلاع دارند، مي گويند نمي دانند و.... نکند خودتان هم از اين دست آدم ها هستيد؟ اگر اعتماد به نفس تان ضعيف باشد پاسخ تان مثبت است. چرا اين طور رفتار مي کنيد؟

شايد از بيم اين که نظرتان را اعلام کنيد و کساني با عقيده تان مخالفت کنند، شايد جرات به چالش کشيده شدن و دفاع از باورهاي تان را نداريد، شايد از بيان ايده تان خجالت مي کشيد يا فکر مي کنيد اگر نظرتان را ابراز کنيد به چشم خيلي ها احمقي تمام عيار مي آييد، شايد هم.....

به هر حال عذرتان هر چه باشد همه يک معني مي دهد، ضعف شما در بيان عقيده تان در جمع، از بي اعتمادي به خودتان سرچشمه مي گيرد و براي درمانش بايد خودتان را ملزم به ابراز عقيده و دفاع از باورهايتان در مجامع عمومي کنيد.


یکشنبه 29 مرداد 1391 - 11:19
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :