زمان جاری : یکشنبه 17 تیر 1403 - 10:56 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 108
نویسنده پیام
admin آفلاین


ارسال‌ها : 163
عضویت: 31 /3 /1391
محل زندگی: اشنویه
سن: 19
شناسه یاهو: samansam2020@yahoo.com
تشکرها : 5
تشکر شده : 5
اصول برقراري ارتباط با افراد مشکل دار

                                               

خويشاوندان همسر که در کارها دخالت مي کنند (فاميل فضول)، رئيس ارباب منش، بچه اي که دائماً گريه مي کند، همسايه بد چشم، همکار غرغرو، نمونه اي از افراد نامتعارف هستند که شما ترجيح مي دهيد همه آنها را به عنوان آدم هاي بي مصرف تلقي کنيد. اين ليست افراد بي خاصيت در زندگي زياد است.

خوشبختانه اصول و نکاتي وجود دارند که کمک مي کنند تا با اين افراد ارتباط بر قرار کنيم. اگر شما چنين افرادي در زندگي خود داريد احتمالاً فکر مي کنيد که ارتباط با اين افراد غيرممکن است. اما در واقع اين افراد صخره غير قابل نفوذ نيستند، انسان هستند و انسان ها از قواعد روان شناسي و رفتارهايي پيروي مي کنند که شما مي توانيد از آنها بهره ببريد.

اين مقاله اصولي را ارائه مي دهد که روابط غيرممکن اين افراد را به نکاتي براي ارتباط مؤثر تبد يل مي کند. دنيا پر از افراد مشکل دار است که البته اين افراد هم ممکن است که فکر کنند شما هم افراد مشکل داري هستيد.

نکاتي که در ادامه آمده است به شما کمک مي کند تا در زندگي روزمره خود با اين افراد ارتباط برقرار کنيد.

چه روش هايي در ارتباط با افراد مشکل دار مؤثر نيست؟

راه حل دادن: عبارات معمولي که نشان دهنده راه حل هستند، شامل: چه مي شود اگر تو...

اين کار را نکن... و اين کار را بکن...

و اينکه به افراد بگويي چه بايد بکني مؤثر نيست. خود اين راه حل ها ايجاد مشکل مي کند. هرچه بيشتر به افراد راه حل بدهيد، از شما و پيشنهادات شما بيشتر دور مي شوند.

موعظه کردن: عبارات معمولي که موعظه کردن را نشان مي دهد مانند: تو مي بايست...

براي تو خوب است که...

اين عبارات را مي توان چنين تعريف کرد: کاربرد آنچه درست و غلط است، خوب و بد، سياه و سفيد، براي کمک و ترغيب ديگران.

البته احساس گناه و ديگر احساساتي که در نتيجه عبارات موعظه کننده حاصل مي شود، افراد مشکل دار را تغيير نمي دهد. (حتي يک نفر را)

شکايات: کاشکي او آنقدر مزاحم نبود.

انتقاد: از انتقاد پرهيز کنيد زيرا که ترغيب برانگيزاننده اي نيست. انتقاد تعارض را تشديد مي کند. افرادي که مورد انتقاد قرار مي گيرند احساس نقصان، بي ارزشي و بي اهميتي مي کنند.

10 اصل در ارتباط با افراد مشکل دار

1- جهان را همانطور که خودتان مي خواهيد مي بينيد. اکثر مقالاتي که نکاتي را براي ارتباط با افراد مشکل دار ارائه داده اند، متمرکز بر افراد هستند، بنابر اين مشکل اصلي را ناديده گرفته اند. آنها خود، مشکل هستند. اما شما نقش مؤثري را در رفتار اين افراد بازي مي کنيد.

مشکلات از ادراک شما ماهيت مي گيرند. سپس از عکس العمل شما.

کارل يونگ معتقد است که ما شخصيت هاي مورد تنفر خود را سرکوب مي کنيم، که اين امر با از خود راندن افراد نمايان مي شود.

ادوارد ويتمونت يکي از روان شناسان و دستيار يونگ، مي نويسد: از چند نفر بخواهيد که توضيحي در مورد نوع شخصيتي که براي آنها غيرقابل تحمل، مورد نفرت و مطرود آنها بوده و نمي توانند با او ارتباط برقرار کنند، ارائه دهند. مطمئناً آنها توصيفي از خصوصيات شخصيتي سرکوب شده خود را ارائه خواهند داد.

يک توصيف از خود که کاملاً ناآگاهانه است و بنابراين همواره و همه جا به اين دليل که اثر آن را از ديگران دريافت مي کنند، عذاب خواهند کشيد.

اين خصوصيات براي آنها غيرقابل قبول هستند زيرا که بخش سرکوب شده وجود آنها را نشان مي دهد. در واقع تصوير خود شما افراد را سرسخت و مشکل دار مي کند. قوياً شما را تشويق مي کنيم تا در حد امکان به آنچه در خود انکار مي کنيد، توجه کنيد زيرا که مي تواند تصوير سرکوب شده خود شما باشد. سايه اي که در ديگران مي بينيد، آن چيزي است که در گذشته از آن غافل بوده ايد.

2- فکر کامل بودن و درست بودن خود را کنار بگذاريد. هنگامي که با کسي وارد گفت وگو مي شويد اين فکر را که او را درست کنيد باعث مشکل دار شدن خود شما مي شود.

3- قلب خود را پاک کنيد، ذهن خود را بگشاييد. اغلب، تجربيات گذشته ما در مورد افراد باعث مي شود که در رفتار کنوني خود نيز با آنها برخورد داشته باشيم (حتي اگر آنها تغيير کرده باشند). ممکن است شخصي که در ذهن شما فردي منفي تلقي مي شده، به مرور زمان به فردي مثبت تغيير کند.

ببخشيد؛ قلب خود را به روي ديگران بگشاييد، آنگاه ذهن خود را در مورد چرايي مشکل ديگران پاک کنيد. از نتيجه گيري رفتار ديگران به عنوان فرد مشکل دار بپرهيزيد. شما حقيقت واقعي را نمي دانيد و حقيقت را با قضاوت ها و ترس از خود تحليلي، سد مي کنيد.

4- از افراد مشکل دار درخواست هايي بکنيد. اين ترسناک است، اما درخواست کردن از افراد سرسخت و آزار دهنده به شما کمک مي کند و تعارضي که در آنها وجود دارد در شما ايجاد تغيير مي کند. اگر موجودات زنده با چالش ها مواجه نشوند، رشد نمي يابند. اينگونه افراد موجب چالش شما شده و باعث رشد در شما مي شوند.

5- فعال باشيد، نه منفعل. افراد منفعل از کليه شرايط موجود مي نالند و رفتارهاي بد را مقابله به مثل مي کنند و سعي در تغيير ديگران دارند.

گوناگوني طبيعت آدمي باعث سر سختي و مشکل دار شدن آنها مي شود. افرادي که فعال هستند بدون توجه به محدوديت، شرايط آنچه را مي خواهند ايجاد مي کنند.

6- مسئوليت احساسي را که داريد، بپذيريد. قرباني نباشيد. افراد را به خاطر احساس بدي که در شما ايجاد کرده اند سرزنش نکنيد. جلوي ورود و خروج افراد به حالات احساسي و عاطفي خود را بگيريد. دست از سرزنش کردن برداريد تا خود را از رفتار مشکل دار افراد رها کنيد.

شما نبايد بار مشکلات و رفتارهاي افراد را به دوش بکشيد. هنگامي که از فکر کردن در مورد افراد به عنوان افراد پست و بد ذات دست برمي داريد و ذهنيت قرباني بودن را رها مي کنيد، سريعتر روي راه حل فکر کرده و کمتر از لحاظ احساسي خشمگين مي شويد.

7- مشکل مدار باشيد نه فرد مدار. افراد مشکل دار، يک مشکل سخت دارند و تلاش مي کنند تا از تنها راه ممکن، آن را حل کنند. خود افراد مشکل نيستند. بر مشکل تمرکز کنيد، نه بر فرد.

يک نکته اساسي جدا کردن مشکل از فرد است. رفتار آنها، حتي رفتار شما، يا مسئله ديگر مشکل است.

8- نياز هاي بر آورده نشده را پيدا کنيد. اين افراد نياز هاي برآورده نشده اي دارند وقتي فردي عصباني، ناراحت، افسرده، يا عصبي است، تلاش مي کند تا نيازي را بر آورده سازد، اگرچه اغلب به خوبي بر آورده نمي شود.

به نياز نهفته اين افراد توجه کنيد در اين حالت شما انسان ديگري خواهيد يافت اين شما را قادر خواهد ساخت که با دلسوزي با او ارتباط برقرار کنيد.

9- مستقل باشيد وابستگي نوعي بيماري است. در اکثر افراد، استقلال، آزادي و قدرت وجود دارد. افرادي که در موضع قدرت قرار دارند، خوشبختي و موفقيت خود را با استقلال آشکار و بيش از حد، از بين مي برند. چنين افرادي همه کارهاي خود را انجام مي دهند، وسواس زيادي به خرج مي دهند و برايشان دشوار است که به کار فکر نکنند و به راحتي از مخالفت ديگران با تصميم گيري هايشان عصباني مي شوند.

10- انعطاف پذير باشيد. اگر از نکات و اصول ذکر شده شکست خورديد اين به اين معنا نيست که اين اصول مؤثر نيستند. بلکه به اين دليل است که به خوبي به آنها عمل نکرده ايد. اين اصول و نکاتي که براي شما ارائه شده شکست نمي خورند زيرا که اصول ارتباط مؤثر هستند. اغلب افراد که با افراد مشکل دار وارد گفتگو مي شوند، احساسي حق به جانب دارند (اصل 2) و يا اينکه سعي دارند فرد را تغيير دهند.

شروع مذاکره با اين نيت که من مي توانم فرد را تغيير دهم شکست را تضمين مي کند. مي بايست خود را از پيامدها جدا بدانيد و منتظر نتايج خاصي نباشيد. اگر اين اصول و نکات باعث نتايج مطلوب شما نشد، بيشتر به مشکل فکر کنيد. با انجام اين کار شما قلب خود را پاک کرده و ذهن خود را مي گشاييد، ايجاد کننده وقايع بوده و مشکل مدار مي باشيد.

مشکلات سخت دير تر حل مي شوند. هر روز احتمالات مختلفي از وقايع وجود دارد. احساسات، تفکرات و نگرش ها طي زمان تغيير مي کنند. يک اقدام ناموفق در ارتباط با افراد مشکل دار ممکن است مشکل را حادتر کند، اما پيروي از اين اصول و نکات در برقراري با اين افراد مشکل را راحت تر مي کند.


یکشنبه 29 مرداد 1391 - 11:18
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :